وبسایت تاریخ

تاریخ گذشتگان

۱۰ مطلب با موضوع «مذاهب و ادیان :: دین و آیین اسلام» ثبت شده است

تاریخ و محل تولد حضرت محمد (ص) + سخنرانی دکتر عباسی (سنت حسنه)

در این مقاله به شرح کوتاهی از روز ولادت حضرت محمد (ص) از دیدگاه شیعه و سنی میپردازیم.



 با توجه به اینکه 17 ربیع الاول رو تولد حضرت محمد (ص) است، در این مقاله به شرح کوتاهی از روز ولادت حضرت محمد (ص) از دیدگاه شیعه و سنیمی می پردازیم. 
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمدرضا مریدی

تحقیقی در مورد شخصیت عبیدالله بن زیاد قسمت اول

این زیاد

عبیدالله بن زیاد بن ابیه سردار مشهور امویان است. یزید در سال ۶۰ ه.ق او را مأمور به سرکوب قیام امام حسین (ع) کرد. عبیدالله را می‌توان از مسببان اصلی حادثه کربلا شمرد. از همین رو او از شخصیت‌های منفور در میان شیعیان است. در ادامه به بررسی شخصیت او می‌پردازیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا مریدی

دین اسلام چیست؟

اسلام، دینی یکتاپرستانه و از دین‌ های ابراهیمی است. به پیروان اسلام «مسلمان» می‌گویند. هم‌اکنون اسلام از دید شمار رسمی پیروان، در جایگاه دوم در جهان جای دارد.

مسلمانان بر این باورند که خداوند، قرآن را به محمد از طریق فرشته ای به نام جبرئیل فروفرستاده‌است. به باور مسلمانان خدا بر بسیاری از پیامبران، وحی فرستاده و محمد آخرین آنان است. مسلمانان محمد را اعاده‌ کننده ایمان توحیدی خالص ابراهیم، موسی، عیسی و دیگر پیامبران می‌دانند و معتقدند که اسلام کامل‌ترین و آخرین آیین الهی است.

 

به ادامه این مطلب در سایت آسمونی توجه بفرمایید:

اسلام به معنی تسلیم در برابر خداست. اسلام دین قانون و عمل است، نه ریاضت و رهبانیت. اسلام یک دین میانه‌رو است؛ تشویق به کمک فقیران می‌ کند ولی تشویق به ترک دنیا نمی‌ کند. اسلام بر رفتار درست تاکید می‌کند: شراب‌خواری و قمار منع شده‌اند و مسلمان موظف است از خوردن غذای حرام خودداری کند. مسلمان می‌تواند مستقیماً با خدا راز و نیاز کند و لزوماً نیازی به واسطه فیض نیست. مسجد تنها مکان تجمع است و مانند کلیسا دارای قدرت مذهبی نیست. اسلام، برخلاف یهودیت، پس از ظهور به سرعت دینی جهانی می‌شود و مردم را به مسلمان‌شدن تشویق می‌کند ولی اصرار زیادی بر مسلمان‌ کردن ندارد.

 

اسلام آیین حق الهی است و آخرین و کاملترین و بهترین دین در تامین سعادت بشری و جامعترین دین در تامین مصالح دنیوی و اخروی انسانهاست. 

دینی که تمام نیازهای بشر را در امور و نظام های فردی و اجتماعی و سیاسی بر می آورد. دین اسلام آخرین دین است و دیگر انتظار آمدن دین دیگری را نداریم تا بیاید و بشر را از ظلم و فساد و تباهی نجات بخشد به ناچار روزی فرا خواهد رسید که آیین اسلام قوت و نیرو می گیرد و سراسر جهان را تحت سیطره عدالت و قوانین متقن خود در می آورد. 

 

اگر قوانین و دستورات اسلام آن طور که هست در تمام نقاط زمین به صورت کامل و صحیح پیاده شود، صلح و امنیت همه انسانها را فرا می گیرد و تمام انسانها به سعادت واقعی خود نائل می شوند و به آخرین حد رفاه و آسایش و عزت و سربلندی و بی نیازی و اخلاق نیک می رسند و دیگر در دنیا ستم از ریشه قطع می گردد و محبت و برادری بین همه انسانها برقرار می شود، فقر و تهیدستی و فلاکت از صفحه روزگار برچیده می گردد. بنابراین تمسک و پیروی از اسلام علت عقب ماندگی شرم آور مسلمین نشده است بلکه برعکس، دوری از تعالیم سازنده اسلام و سبک شمردن قوانین آن، به وجود آمدن ستمگری ها و تجاوزها در میان زمامداران و زیردستان و خواص و عوام مسلمین، باعث این عقب گردها و ضعف و سقوط معنوی و بیچارگی و فلک زدگی شده است.

 

معارف اسلامی به سه بخش کلی تقسیم می‌شوند:

اصول عقاید: باورهای بنیادین فکری (اصول دین یا عقاید) که توحید، اساسی ترین آنها است.

اخلاق: توصیه‌های اخلاقی که برخی از آنها، عبارتند از: عدالت، شجاعت و عفت.

احکام فقهی: فرامین عملی و عبادی که اساسی ترین آنها (فروع دین یا فقه اصغر) هستند. فرامین عملی آداب، مناسک و عبادات را دربرمی‌گیرد.

عقاید را در علم کلام، احکام را در علم فقه و اخلاق را در علم اخلاق شرح و بسط می‌دهند.

 

اصول دین

از بنیادی‌ترین باورهای مسلمانان تحت عنوان اصول دین یاد می‌شود. اصول دین نزد مسلمانان سه عدد هستند اعتقاد به هر کدام از این اصول، باورهایی را به عنوان زیر شاخه موجب می‌شود.

۱- توحید : به معنای یگانگی خداوند متعال است.

۲- عدل : به معنای آن است که افعال خداوند متعال از سر دادگری و شایستگی است و به هیچ کس ستم نمی‌کند و هر چیزی را در جای خویش نگه می‌دارد و با هر موجودی، چنانکه شایسته‌است رفتار می‌کند.

۳- نبوت : به معنای پیامبری محمد بن عبدالله و دیگر پیامبران الهی است.

۴- امامت : بدین معنا که پس از پیامبر اسلام دوازده امام معصوم منصب خلافت و امامت را بر عهده دارند و آنان منصوب خداوند متعال‌اند.

۵- معاد : به معنای آن است که روزی همه مکلفان برای بازخواست و حساب در پیشگاه الهی گرد هم می‌آیند و هر کس به پاداش و کیفر خویش می‌رسد. (قیامت)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا مریدی

تعریف معجزه و مدعای پیامبران

اندیشمندان مسلمان «معجزه» را از مهم ترین و عامّ ترین راه هاى شناخت پیامبران و اثبات پیامبرى دانسته اند. آنان تعاریف متعددى از معجزه ارائه کرده اند که تفاوت چندانى با یکدیگر ندارند. خواجه نصیر، متکلّم و متفکر بزرگ جهان اسلام، در کتاب تجریدالاعتقاد معجزه را این گونه تعریف کرده است: «ثبوت امر غیرعادى یا نفى امر عادى همراه با خرق عادت و مطابقت با مدعاى پیامبر». ثبوت امر غیرعادى مانند تبدیل عصا به اژدها و انشقاق قمر و جوشیدن آب از کفِ دست; نفى امر عادى مانند ناتوان ساختن شخص توانا از برداشتن کوچک ترین اشیا و سرد شدن آتش. مراد از خرق عادت آن است که آنچه به عنوان معجزه رخ مى دهد از امور جارى و عادى مثل طلوع خورشید در صبحگاهان از مشرق نباشد، بلکه از امور غیرعادى و غیررایج باشد; در واقع فرآیندِ وقوع معجزه با روند نظام جارى جهان سازگار نیست. مراد از مطابقت با مدّعا آن است که آنچه در مقام معجزه واقع مى شود برخلاف دعوى مدّعى پیامبرى نباشد، مثل آن که کسى مدّعى نبوّت است و براى اثبات صدق خود، ادعا مى کند که شخص کور را بینا مى کند، امّا آنچه در عمل رخ مى دهد برخلاف آن است، یعنى نه تنها آن کور بینا نمى شود بلکه لال هم مى شود. علاّمه حلّى در کشف المراد شروطى را براى معجزه برشمرده است:

۱) امت آن پیامبر از آوردن چنان معجزه اى یا آنچه نزدیک به آن است ناتوان باشند.

۲) وقوع معجزه به دست پیامبر از جانب خداوند یا به امر او باشد.

۳) در زمان تکلیف و پیش از فرا رسیدن مقدمات رستاخیز (= اِشراطُ السّاعه) باشد; زیرا با فرارسیدن آن رویدادِ بزرگ، نظم معمول عالم نقض مى شود و امور خارق العاده فراوانى رخ مى دهد.

۴) به دنبال دعوى مدّعى نبوّت یا آنچه به منزله به دنبال آمدن است رخ بدهد. مراد از «به منزله به دنبال آمدن دعوى» آن است که دعوى نبوّت توسط مدّعى در میان مردم ظاهر و آشکار شود و مدّعى دیگرى جز او نباشد و به دنبال دعوى نبوّت معجزه اى رخ دهد و پس از آن معجزه دیگرى رخ دهد; ظهور معجزه دوم مانند معجزه اى است که بلافاصله به دنبال دعوى نبوت رخ داده است، چون مردم وقوع معجزه دوم را نیز متعلّق به دعوى او مى دانند.

۵) خارق عادت باشد که در ضمن تعریف ذکر شد.

برخى مقرون بودن و همراه بودن معجزه را با «تحدى» نیز شرط دانسته اند. مراد از تحدّى آن است که مدّعى پیامبرى مخالفان را به مقابله و مبارزه دعوت کند و بگوید حال که مرا پیروى نمى کنید همانند آنچه من آورده ام بیاورید. وجه نام گذارى اعجاز نیز از همین جاست. فاضل مقداد در ارشاد الطالبین ضمن تذکر این نکته گفته است که با این شرط، کرامات و ارهاص از تعریف معجزه خارج مى شوند.

قاضى عضدالدین ایجى در مواقف هفت شرط براى معجزه قائل شده است که بیان او تا حدّى متفاوت است، امّا مضمون و مفهوم آنها با شروطى که ذکر شد یکى است; به عنوان مثال، قابل معارضه نبودن را یکى از شروط معجزه دانسته است که به شرط «تحدّى» برمى گردد. بنابراین، معجزه امر خارق العاده اى است که به اذن خداوند و به دست پیامبر واقع مى شود و با دعوى پیامبرى و تحدّى و مطابقت با مدّعاى مدّعىِ پیامبرى همراه است و دیگران از آوردن همانند آن عاجز و ناتوان اند.

بحث اعجاز بحثى است گسترده که به ویژه متکلّمان و مفسّران آن را بررسى کرده اند. در ادیان دیگر مانند مسیحیت و یهودیت نیز مبحث اعجاز مطرح گردیده است، هرچند رویکرد عالمان این ادیان تا اندازه اى با رویکرد متکلمان اسلام تفاوت دارد; از جمله این که در مسیحیت معجزه را راهى براى اثبات خداوند مى دانند.

معجزه، کرامت و ارهاص داراى یک حقیقت اند با این تفاوت که معجزه به دست پیامبر رخ مى دهد و همراه با تحدى و دعوى نبوت است، اما ارهاص اگرچه معجزه است، مربوط به پیش از زمان بعثت پیامبر است و بنابراین همراه با تحدى و دعوى نبوت نیست و زمینه سازى براى نبوت پیامبر است. کرامت نیز معجزه است، امّا اولا همراه با تحدى و دعوى نبوت نیست; ثانیاً به دست اولیا و صالحان و اوصیا رخ مى دهد. با این حساب، تفاوت کرامت و ارهاص نیز معلوم مى شود. همچنان که در کشف المراد و برخى کتاب هاى کلامى مثل شرح مقاصد تفتازانى آمده است، برخى از متکلّمان «ارهاص» را نیز نوعى کرامت مى دانند و آنان که کرامت را قبول ندارند، کرامت را نوعى «ارهاص» مى شمارند; مثلا قصه حضرت مریم را «ارهاص» براى حضرت عیسى تلقى مى کنند و قصه هایى را که به عنوان معجزه براى على(ع) نقل شده اند، تکمیل معجزات پیامبر اسلام مى دانند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا مریدی

اسلام در اروپا

اسلام در اروپا    وان کنینگسولد  ترجمه: حسن شاه‏بیگ

خصومت تاریخى میان قسمت‏هاى غربى و شرقى اروپا، در سنت‏هاى اجتماعى، سیاسى و فرهنگى متباین که حتى تا زمان حال ادامه یافته، انعکاس یافته است و بر تباینات میان شرق و غرب اروپا تاثیر به سزایی داشته است. رشد و توسعه در یک قسمت از اروپا اغلب همراه با افول و تخریب در قسمت‏هاى دیگر بود. در طى اواخر قرون وسطى، قدرت‏هاى مسیحى غربى در حال فتح مجدد آخرین سرزمین‏هاى مسلمانان در اسپانیا و حوزه مدیترانه بودند. در طى قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم، آنها آخرین آثار اسلام در غرب را ریشه‏کن کردند. در این زمان، ترک‏ها خود را آماده فتح قسطنطنیه (۱۴۵۳) و پیشرفت‏به سمت مناطقى از اروپاى جنوب شرقى، دولت‏هاى جدید بالکان مى‏کردند. به هر حال با خلع سلاح امپراتورى عثمانى، تسلط قوانین کمونسیتى و احیاى مجدد ملى‏گرایى باعث اضمحلال اسلام اروپایى جنوب شرق گردید و بیشتر میراث و زیربناى قدیمى خود را از بین برد و اروپاى غربى درهاى خود را به روى جمعیت‏هایى از مهاجرین و پناهندگان مسلمان گشود. گروههاى عمده‏اى از مسلمانان در حال حاضر در تمام کشورهاى اروپاى غربى حضور دارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا مریدی

زندگی حضرت مسیح علیه السلام



برگرفته از :سیره پیامبران در قرآن، به قلم آیه الله جوادى آملى

قرآن کریم، پیامبران الهى را عموماً و حضرت مسیح را خصوصاً به عنوان شاهد بر اعمال امتهایشان، و رسول اکرم (صلی الله علیه واله) را شهید شاهدان معرفى مى‏کند: (فکیف إذا جئنا من کل امهٍ بشهید وجئنا بک على هؤلاء شهیداً) (۱) .
در سوره نساء اصل شهادت حضرت مسیح چنین بیان شده است: (وان من اهل الکتاب الّا لیؤمنّن به قبل موته و یوم القیمه یکون علیهم شهید) (۲) . عیسى(علیه‏السلام) نه تنها به اعمال ظاهرى آگاه است، بلکه بر اخلاق و عقاید امتش هم احاطه وجودى و علمى دارد.
براى اثبات شهادت دنیایى انبیا و به خصوص شهادت عیساى مسیح راههایى وجود دارد: یکى از راهها تلازم است؛ یعنى وقتى خداى سبحان انبیا را شاهدان محکمه عدل الهى مى‏داند و جزو گواهان راستین مى‏شمارد، صدق شهادت ملازم با حضور شاهد در صحنه حادثه و مسبوق به تحمّل شهادت در دنیاست، پس انبیا هنگام انجام اعمال امت حضور علمى دارند. یعنى در هنگام عمل مى‏بینند امت چه مى‏کند تا در محکمه عدل شهادت دهند.
راه دیگر بر اساس استنتاج قیاس است. بدین معنا که قرآن کریم بعضى از پیامبران، مانند مسیح(علیه‏السلام) را از مقرّبان مى‏داند و در سوره مطفّفین مى‏فرماید: مقرّبان شاهد اعمال ابرارند. بر این اساس قهراً شاهد اعمال دیگران هم خواهند بود. خلاصه آن که انبیا از مقربانند و مقربان شاهد اعمال ابرارند، پس انبیا شاهد اعمال ابرارند و چون ابرار فوق فجّارند، کسى که بر ابرار و اعمال آنان احاطه وجودى داشت بر فجار و اعمال آنان نیز احاطه وجودى خواهد داشت. زیرا انسان تبهکار از نظر درجه وجودى نازلتر از انسان پارسا و متقّى است.
توضیح استنتاج مزبور این است که، بشارتى که فرشتگان به مریم(علیهاالسلام) داده‏اند این بود که خداى سبحان به تو فرزندى به نام مسیح مى‏دهد که از مقربان است: (إذ قالت الملائکه یا مریم إنّ اللّه یبشّرک بکلمهٍ منه اسمه المسیح عیسى‏ ابن مریم وجیهاً فى الدنیا و الاخره من المقرّبین) (۳)
مقرّب در فرهنگ قرآن کریم از برجسته‏ترین اوصافى است که نصیب مؤمنان پیشگام مى‏شود. مقربان از ابرار و اصحاب یمین برترند. قرآن کریم گاهى مردم را به فجّار، ابرار و مقربان تقسیم مى‏کند و گاه به اصحاب شمال، اصحاب یمین و مقربان. در هر دو تقسیم، عیساى مسیح از گروه مقرّبان است که قرآن کریم از آنان به عظمت یاد مى‏کند: (فامّا ان کان من المقرّبین* فروحٌ و ریحانٌ و جنّت نعیمٍ) (۴) . ظاهر این آیه آن است که اینها خود روح و ریحان و بهشتند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا مریدی

حضرت یونس


یونُس بنا بر عهد عتیق و قرآن پیامبری بود در قرن ۸ پیش از میلاد مسیح از شمال الناصره که به دستور خدا به نینوا، پایتخت آشور مسافرت کرد. او پنجمین پیغمبر از دوازده پیامبر کوچک بنی‌اسرائیل پسر امتای و از نوادگانزبولون بود. یونس پیامبر در زمان...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا مریدی

زندگینامه امام هشتم حضرت رضـا (ع)

مقدمه:

       امام علی ‌بن موسی‌الرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می‌باشند.

ایشان در سن 35 سالگی عهده‌دار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی‌ها و رنج بسیاری را بر امام رواداشتند و سر انجام مأمون عباسی ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند. در این نوشته به طور خلاصه، بعضی از ابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می‌نماییم.

 

نام، لقب و کنیه امام:

     نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان "رضا" به معنای "خشنودی" می‌باشد. امام محمد تقی (علیه السلام) امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل می‌فرمایند: "خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بوده‌اند و ایشان را برای امامت پسندیده‌اند و همینطور (به خاطر خلق و خوی نیکوی امام) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بود‌ند."

     یکی از القاب مشهور حضرت "عالم آل محمد" است. این لقب نشانگر ظهور علم و دانش ایشان می‌باشد. جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خویش، بویژه علمای ادیان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بیرون آمد دلیل کوچکی بر این سخن است، که قسمتی از این مناظرات در بخش "جنبه علمی امام" آمده است. این توانایی و برتری امام، در تسلط بر علوم یکی از دلایل امامت ایشان می‌باشد و با تأمل در سخنان امام در این مناظرات، کاملاً این مطلب روشن می‌گردد که این علوم جز از یک منبع وابسته به الهام و وحی نمی‌تواند سرچشمه گرفته باشد.


 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا مریدی

خلاصه ای از داستان قتل عمر توسط فیروز نهاوندی

خلاصه ای از داستان قتل عمر توسط فیروز نهاوندی در گذشته که بود وچه کرد؟وآیا شایعات مربوط به او درست است؟؟؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمدرضا مریدی

تحقیقی در مورد یحیی بن هرثمه

یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن هرثمه، از حکام قم به سال ۲۴۳ هَ . ق . بوده است.

نقشه یحیی بن هرثمه

درکتاب مشهور تاریخ قم که اثر حسن بن محمد بن حسن قمی است، ذیل مساحتها به قم آمده است: بعضی دیگر که این مساحت در روزگار حاکم شدن یحیی بن هرثمه بود به شهر قم و آل سعد بعداز این مساحت به صحبت او میل کردند و او را در شهر بردند و به میدان الیسع فرود آوردند پیشتراز آن به کمیدان فرود آورده بودند و این روایت متفاوت است و از خلافی خالی نیست زیرا که یحیی در سنه ٔ ثلث و اربعین و مائتین (۲۴۳ هَ . ق .) والی قم شد در روزگار خلافت متوکل ، چه اگر این مساحت در این وقت بودی محمدبن مجمع یاد کردی و مساحت ابی الجارود یاد نکردی و من که مصنف این کتابم کتابی از آن محمدبن مجمع خوانده ام . (ص ۱۰۳) و در صفحه ٔ ۱۸۵ آرد: ابوالحسن بن محمدبن احمدبن یحیی بن ابی البغل چون به بلاد جبل آمد تا دستور بندد و قوانین نهد نامه ای نوشت به علی بن عیسی در روزگار وزارت حامدبن عباس که عبیداﷲبن سلیمان او را در سنه ٔ اربع و ثمانین و مأتین (۲۸۴ هَ . ق .) به جبل فرستاده است و او را فرموده است که ابتدا به اصفهان کند و دستوری که یحیی بن هرثمه در سنه ٔ (۲۶۰ هَ . ق .) بسته است باطل گرداند و دستوری دیگر ظاهر و روشن به حسب اقتضای زمان و حال و وقت مجدد و نو گرداند.

حرکت دادن یحیی بن هرثمه به امام هادی از مدینه


شیخ امام فقیه قطب الدین راوندی (ره) در کتاب نفیس (الخرائج و الجرائح [۱] ) نقل کرده از یحیی بن هرثمه [۲] گوید: مرا متوکل پیش خود خوانده و به من گفت: با همراهی سیصد نفر به کوفه رفته و از آنجا از طریق صحرا عازم مدینه باش و امام هادی سلام الله علیه را با اکرام و احترام و تجلیل پیش من حاضر کن.
یحیی بن هرثمه جریان رفتن خود را به مدینه شرح داده و کرامتی که از امام علیه السلام به ظهور پیوسته آن را تفصیلا نقل کرده و گوید: امام علیه السلام برای سفر خود و همراهانش لباسهائی که مناسب فصل تابستان و گرمای حجاز در ماه تموز نبود به خیاط امر فرمود تهیه نمود و من تعجب از این کار آن حضرت می کردم و در دل خود می گفتم که میان ما وعراق ده روز راه است او این لباسها را برای چه می خواهد و بعد از آن در عرض راه دچار باران و سرمای شدید شده و علت تهیه ی آن لباسها به وی روشن گشته و کار به جائی رسیده که یحیی بن هرثمه به قبول مذهب شیعه مفتخر گردیده است اگر کسی طالب تفصیل آن قضیه باشد به کتاب خرائج رجوع کند [۳] .
از این قضیه ی تاریخی از کلام یحیی که گوید: (میان ما و عراق ده روز راه است ) معلوم می شود که از مدینه ی منوره تا عراق و سامراء این همه راه را به ده روز بطور عادی آن زمان طی می کرده اند و اربلی (ره) نیز این قضیه را از قطب الدین راوندی (ره) در کشف الغمه نقل کرده  است [۴] .

پاورقی

[۱] کتاب الخرائج و الجرائح از کتب معتبره و نفیسه است و دارای نکات جالب و فوائد زیادیست که در کتب دیگر به چشم نمی‏خورد.
[۲] هرثمه از سرلشگرها و قائدین جیش مامون 
‏الرشید عباسی و از جان‏نثاران مخصوص وی بود و مامون را در ظلمها و ستمهای او کمک کرده و به مصداق فرمایش رسول‏الله صلی الله علیه و آله و سلم که فرموده: من اعان ظالما علی ظلمه سلطه الله علیه- بالاخره در اثر سعایت ذوالریاستین که وزیر خائن بیش نبود او به مجرد این که از عراق حرکت و وارد مرو شد در سال دویست از هجرت او را مامون کشت و صدوق علیه‏الرحمه روایتی از هرثمه راجع به وفات امام رضا علیه‏السلام در عیون اخبار الرضا علیه‏السلام نقل کرده که هرگز با تاریخ وفات امام رضا علیه‏السلام نمی‏سازد زیرا امام علیه‏السلام در سال ۲۰۳ از هجرت از دنیا رحلت فرموده چنانچه در تعلیقات خود بر انوار نعمانیه‏ی سید محدث جزائری (ره) تحقیق کرده‏ام به آنجا مراجعه شود و پسرش یحیی در اثر کرامات حضرت امام‏هادی سلام‏الله‏علیه شیعه و مؤمن شده ولی از اعوان ظلمه محسوب است.
[۳] خرائج ص ۲۰۹ مطبوع با اربعین مجلسی (ره) و کفایه الاثر خزاز رازی قمی (ره) در سال ۱۳۰۵ ه ق ط تهران.
[۴] رجوع شود به جلد ۳ کشف الغمه ص ۲۵۵ ط تهران سال ۱۳۸۱ ه. 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمدرضا مریدی